مریم
باسلام و خسته نباشید
من و همسرم یك 7 ماهی است كه از زمان عقدمان می گذرد ودر دوران نامزدی هستیم دقیقا 30 روز بیشتر باهم زندگی نكردیم به خاطر اختلافاتی كه از طرف خانواده شوهرم به وجود آمده است از طرف مادرشوهرم و پدر شوهرم و اینكه پدر شوهرم به هیچ مسئله ای به جز پول فكر نمی كند از هفته ی اول عقدمان به همسرم می گفت باید توی خرج زندگی با توجه به كارمند بودن كمك كنم با این وجود كه هیچ گاه من از حقوق همسرم نپرسیده بودم ایشان همان هفته اول از من میزان حقوقم می پرسید واینكه فیش حقوقی و حساب بانكی ام از من می خواستند به جز این خانواده شوهرم هیچ گونه اعتقادات مذهبی ندارند و خیلی راحت دروغ می گویند حرف هایی كه زدند را انكار می كنند حتی پدر شوهرم پیش پدر من رفته گفته دخترت 12 ساعت میرود سركار نمی خواهد خرجی بدهد و مادر شوهرم سر مسائل بی ارزش زندگی مارا به هم زده است و بیشتر مسائل سر پول و شوهرم آدم خسیسی هست و بعداز عقد اصلا برای من خرج نكرده است و تابع خانواده اش است و هیچ گونه اراده و اختیاری از خودش ندارد و هر چقدر صحبت كردیم فایده نداشته است و بسیار مطیع خانواده اش است و ماندم سر دوراهی كه چه كاری انجام دهم
سلام. موضوعاتی كه بیان كردهاید، همه برای تشكیل یك زندگی بسیار مهم هستند و نمیتوان نادیده گرفت. این كه بگوم همه حرفهای شما را قبول كردهام، نادرست است؛ چوننمیتوان یكطرفه قضاوت كرد و نظر داد. اما متوجه شدم موضوع مالی و مذهب برای شما مهم است. باید ببینید چقدر این مسائل برای شما اهمیت دارد.بهتر است جدول اولویتدار تهیه كنید و لیست كنید چه چیزهایی برایتان مهم است .سپس بررسی كنیداز این لیست كدام و تا چه درصدی تحقق یافته یا مییابد. یا باید خودتان را به چالش بكشید. در ادامه ببینید آیا میتوانید با همین جدول ارزشمند برای خودتان، با نامزدتان كنار بیایید یا نه؟ گاهی میتوان شرایط مورد نظر را تغییر داد یا بالا و پایین گذاشت. اینها را شما باید بگویید و تصمیم بگیرید. البته میدانم ترس از دست دادن و تنهایی و حرف و قضاوت مردم مانع تصمیم گیری صحیح میشود. اگر بتوانید با این احساسات نادرست كنار بیایید حتما بهترین تصمیم را خواهید گرفت.
در انتها مهمترین توصیهام رفتن نزدمشاور ازدواج است. باید به شكل حضوری كمك بگیرید. اگر نامزدتان نپذیرفتن كه بیایند،شما بروید. در این جلسات به شما كمك خواهد شد تا خودتان و طرف مقابلتان را بشناسید و قوی شوید و بهترین تصمیم را بگیرید.موفق باشید.
لیلاكامرانی،كارشناس ارشد روانشناسی بالینی
بی نام ...
سلام وقتتون بخیر من اغلب مشاوره هایی رو كه میخونم حس میكنم چقد مشكلات همه ناچیزه.بعد از 8سال زندگی مشترك وقتی بفهمی همسرت كسیكه فكرمیكردی عاشقانه داری باهاش زندگی میكنی تو روابطش با خانومای دیگه خییییلی فراتر رفته و تقریبا میشه گفت بی منطق عمل كرده چه حسی بهتون دست میده؟.خانوم مشاور شما چه پیشنهادی دارید احساس میكنم كمرم شكست خرابی حالم غیرقابل توصیفه .دست نوشته ای كه از خودهمسرم دیدم كه اقرار به اشتباهاتش كرده.. یعنی هیچ جای شك و شبهه نیست چون خیلی واضح نوشته بود واینكه نوشته بود جفای بزرگی درحق همسرم كردم و هرگز دیگه تكرارش نمیكنم .اما من اینكه به روش نیاوردم بدترداره داغونم میكنه.دوسش دارم اماحسی دیگه بهش ندارم دهنم نمیچرخه ابراز علاقه بكنم تا یادم میفته ك چ خیانتی بهم میكرده تا الان ك روحمم خبردار نشده بود.چ كنم تا حالم ب سابق برگرده ...
سلام.موضوع شما،موضوع كمی پیچیدهای است. در این موارد زن و شوهر باید مراجعه كنند و زن به تنهایی جواب كامل و درست را نمیدهد. اما تنهایی مراجعه كردن باعث میشد نقاط ضعف و قوت خودتان را بشناسید و قویتر از قبل گام بردارید و آسیبهای زندگیتان را كم كنید.
اینكه همسرتان این كار را كرده و شما حالتان بد است،قابل درك است.درموضوع خیانت،یا فرازناشوئی یا هر اسم دیگری كه دوست دارید بر آن بگذارید، عوامل بسیاری دخیل هستند كه در این مقال نگنجد. عواملی كه به وجود میآورند یعنی باعثش میشوند،عواملی آشكارش میكنند و عواملی كه باعث میشود این مشكل تداوم داشته باشد.این عوامل در مراجعه حضوری مشخص میشوند. برای چنین مشكلی هم نمیتوان یك نسخه یا توصیه داشت.چون مورد با مورد فرق دارد. شاید شما كه به رو نیاوردهاید بهترین كار و راه حل باشد و آن كسی كه به رو میآورد برای زندگی خودش بهترین كار را كرده باشد. پس با بررسی دقیق میتوان نظر داد كه چه كاری باید بكنید و چه كاری نباید بكنید.نمیتواند بگویم حتما بگویید. اگر شرایط طوری است كه می توانید با همسرتان صحبت كنید ،خوب صحبت كنید.واقعا از این طریق نمیتوان دقیق گفت چه كنید. اما توصیه میكنم اصلا نوك پیكان "چرا" را به سمت خودتان نگیرید.یعنی نگویید چرا من؟ این كه خودتان را ملامت و سرزنش كنید باعث خشم بیشترتان میشود. چون خیانت در پی خودش خشم میآورد. نباید اجازه دهید خشم بر شما غلبه كند. بدترین تصمیمها،تصمیم هایی است كه با خشم و زمان خشمگینی گرفته میشود. زمان می برد تا حالتان خوب شود؛اما خوب میشود مطمئن باشید. شرایط اینگونه نمیماند. حتما به روانشناس حضوری مراجعه كنید.موفق باشید.
لیلاكامرانی، كارشناس ارشد روانشناسی بالینی
رها 36 ساله
سلام.من همیشه صفحات مشاور رو می خونم و خیلی برام مفیده،اما یه مشكل دارم ما جایی مثلا دعوت میشیم عروسی از اقوام شوهر،با همسرم صحبت میكنیم كه مثلا نریم مرخصی نداریم یا راه دوره درشهردیگه هست به هردلیل ....اما مادرش زنگ میزنهو چون میبینه اونها میان من رو دچارم مشكل میكنه و میشه دردسر و دعوا و بحث جدید كه باید بریم؟چون مامانش گفته بیاین و اینها؟دیگه فكر نمیكنه من باید مرخصی هماهنگ كنم یا برنامه نداشتیم چرا نمیتونیم ثبات تصمیم داشته باشیم و با احترام به اونها بگیم شما تشریف ببرید ما به دلایلی جورنمیشه بیایم و با هم تصمیم گرفتیم كه نریم؟بعدا همسرم میگه من خانواده دوست هستم فكر زن و بچه هستم...من میگم اگه هستی باید به نظرات و تصمیماتمون احترام بذاری؟بد میگم؟یكی كمك كنه به من كه برا یه مراسمی من باید غصه بخورم كه آیا خانواده اون میان یا نمیان؟چون ما تصمیم نمیگیریم.....البته اینم اضافه كنم چون ماشین ندارن همیشه ما رو برای ماشین و اینا می خوان اگه كسی باشه با ماشین اونها رو ببره اصلا ما هم بخواهیم بریم مادر شوهر میگه خوب نمیومدین حالا زحمت و اینا چرا اومدین؟ناراحت میشه كه چرا رفتیم؟اصلا تحویل نمیگیره تو مراسم ها؟ما موندیم والا به خدا
سلام.همسر شما توانایی "نه"گفتن به خانوادهاش را ندارد و من نمیتوانم از این طریق به ایشان یاد بدهم. پس این مشكل وجود دارد. حالا یا با مراجعه حضوری به روانشناس حلش میكنید یا خودتان باید حلش كنید كه این دومین راهحل نتیجهاش میشود ادامه همین مشكل چون تا الان نتوانستهاید. اگر گزینه دوم را انتخاب كردهاید باید یاد بگیرید كه بپذیرید و با این موضوع كنار بیایید.سخت است و غیرقابل تحمل اما قرار نیست بعد از این همه سال عذاب بكشید.اما وقتی عذاب میكشید یعنی این موضوع برای شما هنوز مشكل و آن را نپذیرفتهاید.در اینجا هم نیاز است شما به روان شاس حضوری مراجعه كنید تا مهارت های زندگی را بیاموزید.اگر بر مهارتهای زندگی تسلط یابید متوجه خواهید شد چقدر از مشكلات به نظر لاینحل شما، مشكل نبوده و میشده بهراحتی از كنارش گذشت. پس توصیهام این است به زوج درمانگر مراجعه كنید و اگر همسرتان موافق آمدن نیستند شما به تنهایی برای قوی شدن و یادگیری بروید.اما یك نكته مهم میگویم.وقتی مشكلی همیشه ادامه دارد و باعث آزار است،احتمالا یك راه حل همیشه انتخاب شده كه نشانمیدهد راه حل درستی نبوده است. یا اینكه از ماندن در این مشكل خیلی هم احساس عذاب نمیشود و به نوعی رفتار تقویت شده است. تقویت باعث تودام رفتار است یه رفتار منفی چه مثبت.موفق باشید.
لیلاكامرانی، كارشناس ارشد روانشناسی بالینی